اين پژوهش با هدف بررسي و تجزيه و تحليل رابطه اعتياد به کار با رضايت از زندگي صورت گرفت. جامعه آماري اين پژوهش شامل زنان شاغل فرهنگي در آموزش و پرورش شهر يزد مي باشد که با استفاده از جدول مورگان، تعداد نمونه آماري 181 برآورد شد. جهت جمع آوري داده ها از دو پرسش نامه استفاده شد. پرسش نامه اعتياد به کار اسپنس و رابينز (1992) و براي رضايت از زندگي از پرسش نامه SWLS داينر و همکاران (1985) استفاده شده که براساس مقياس ليکرت پاسخ داده شد. روش نمونه گيري در دسترس بوده و 190 پرسش نامه توزيع شد که در نهايت 167 پرسش نامه برگشت داده شد و تعداد 161 قابل قبول بود و در تجزيه و تحليل از آن ها استفاده شد. جهت تجزيه و تحليل داده هاي جمع آوري شده، از روش تحليل عاملي تاييدي و مدل سازي معادلات ساختاري و نرم افزار SMAERT PLS استفاده شد. نتايج پژوهش نشان داد که به طور کلي اعتياد به کار بر رضايت از زندگي معلمان زن داراي رابطه اي منفي و معنا دار است و همچنين سه بعد اعتياد به کار نيز بر روي رضايت از زندگي خانوادگي رابطه منفي و معناداري دارد. اما بر روي رضايت از زندگي خود تاثيري ندارد.