اقتصاد زيرزميني مجموعه اي از فعاليتهاي مولد ارزش افزوده اسـت كـه در قالـب اقتصـادرسمي تعريف وگنجانده نمي شود. فعاليتهاي خارج از بازار خانوار و سازمانهاي غير انتفاعي و نيـز آنگونه فعاليتهاي بازار كه به دلايل گوناگون دور از چشم مقامات مي مانـد مجموعـه فعاليتهـاي سـازندهاقتصاد زيرزميني را بوجود مي آورد. اقتصاد زيرزميني شامل چهار بخش خانوار، غير رسـمي ، نـامنظمو غيرقانوني است.
مطالعـه مسـتقيم آن را بـا مشـكل مواجـه مي سازد، به همين دليل بيشتر روشهاي اندازه گيري رايج، روشهاي تخمـين غيـر مسـتقيم ايـن فعاليتهـا است. كه با فرضيه هاي محدود كننده بسياري همراه مي باشد
در اين پژوهش، ضمن بر شمردن روشهاي مختلف سنجش حجم اقتصاد زيرزميني، به برآورد حجم اقتصاد زيرزميني با استفاده از دو روش »شكاف درآمد ـ هزينه خانوار « و روش »نسـبت نقـد« مي پردازيم.
در روش »شكاف درآمد - هزينه خانوار« اختلاف بين درآمد و هزينه خـانوار، نشـاندهنـدةاقلام گزارش نشده درآمد خانوار و خالص خلاف گويي خانوار در دو طرف درآمد و هزينـه اسـت.
در اين روش سعي ميشود كه از طريق تعيين خالص نسبي در زمينه خـلاف گـويي خـانوار در مـوردهزينه ها و درآمدها به حجم اقتصاد زيرزميني پي برده شود.
در»روش نسبت نقد«، از طريق حجم نقل و انتقالات صورت گرفته با وجه نقـد و تغييـراتحجم اسكناس و مسكوك، به بررسي و برآورد اقتصاد زيرزميني مي پردازيم