داشتن اطلاعات در مورد حجم اقتصاد زيرزميني براي سياست گذاران اقتصادي، به ويژه مقامات مالياتي، در پركردن شكاف مالياتي1 اهميت به سزايي دارد. هم چنين اين موضوع براي تعيين اثربخشي براي سياستهاي پولي و مالي، رشد اقتصادي و توزيع درآمد مورد توجه قرار گرفته است.
هدف اين مقاله كه يك تحقيق بين كشوري است، بررسي تأثير برخي متغيرهاي اقتصادي و غيراقتصادي بر اقتصاد زيرزميني در برخي كشورهاي توسعه يافته است. نتايج تحليل داده هاي تابلويي نشان مي دهد كه در كشورهاي توسعه يافته، سن، جنسيت، درصد اشتغال در بخش خدمات، سطح دانش عمومي، خود ارزيابي سيستم مالياتي و درصد رشد GDP، با اقتصاد زيرزميني رابطه ي معكوس و درصد اشتغال در بخش كشاورزي، نرخ نهايي ماليات و نرخ تورم، با اقتصاد زيرزميني رابطه ي مستقيم دارند.