اين مقاله به تبيين ظرفيت جهاني شدن براي تضمين توسعه پايدار مي پردازد. نويسنده ضمن بررسي ديدگاه هاي بدبينانه در باره تاثيرات سلبي جهاني شدن بر توسعه پايدار كه اين دو متغير را به مثابه پارادايمهاي رقيب و متقابل قلمداد مي كنند، در چارچوب رويكرد تحول گرايانه معتقد است كه جهاني شدن و توسعه پايدار دو پارادايم مكمل و متعامل با يكديگر هستند و جهاني شدن به عنوان "فرايند همپيوندي جهان بدون مرز" مي تواند در چارچوب پذيرفته شده پايداري به گونه اي موثر عمل كند و منجر به تاثيراتي ايجابي بر توسعه پايدار در عرصه هاي عدالت اجتماعي، حفاظت محيط زيست و امنيت انساني شود تا راه را براي تحقق "جهاني شدن پايدار" و "جهاني شدن موفقيت آميز" هموار سازد. جهاني شدن در صورتي پايدار و موفقيت آميز به شمار مي آيد كه توانايي نسل هاي آينده را براي تامين نيازهاي اجتماعي، اقتصادي و زيست محيطي خود مورد مصالحه و سازش قرار ندهد بلكه در عوض بايد اقتصادي دانش بنيان را رقم بزند و به ارتقاي سطح آگاهي هاي عمومي و تخصصي از طريق اهتمام ويژه به نقش عمده آموزش در دستور كار هاي توسعه پايدار كمك كند. سپس مقاله به تجزيه وتحليل چالشها و فرصتهاي جهاني شدن براي توسعه پايدار مي پردازد و سرانجام راهكارهاي ممكن براي دستيابي به جهاني شدن پايدار و موفقيت آميز را با تاكيد بر رشد اقتصادي توام با برابري و صلح اجتماعي، تعهد سازنده در قبال اقتصاد جهاني، رعايت مقررات زيست محيطي و تحقق نظام موفق آموزشي تبيين مي كند.