هر سازمانی خواهان جذب، حفظ و انگیزش کارکنان خود است. بسیاری بر این باورند که چنین خواسته ای هدف اولیه هر برنامه پاداش و جبران خدماتی است. در این راستا، رویکرد پاداش کل راه حلی جامع ارائه می کند. با اتخاذ این رویکرد ،سازمان ها قادر خواهند بود به بهترین ترکیب از پاداش های پولی و غیر پولی دست یابند. در این مقاله تلاش می شود با توجه به رویکرد پاداش کل آرمسترانگ الگوی تشویقی مؤثری برای کارکنان بخش عمومی ارائه شود. بدین منظور، داده ها بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده از میان کارکنان بانک توسعه صادرات جمع آوری و تجزیه و تحلیل شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که میان عناصر پاداش کل ،انگیزش و عملکرد همبستگی معنی داری وجود دارد. هم چنین، میان عناصر پاداش کل و انگیزش رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. چنین رابطه مثبت و معنی داری میان عناصر پاداش کل و عملکرد نیز یافت شد. میان انگیزش کاری و عملکرد کارکنان رابطه معنی داری به دست نیامد. ضمن اینکه از میان عناصر پاداش کل ،پاداش های گروهی ـ رابطه ای و فردی ـ تبادلی از تأثیر بیشتری بر متغیرهای وابسته برخوردار بودند. لازم به ذکر است که روابط مذکور با کمک مدلسازی معادلات ساختاری در قالب یک الگو ارائه شده است.