در این پژوهش، رابطه میان کارراهه با اقتدار شغلی و تعهد سازمانی مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور و برای سنجش جهت گیری کارراهه،از ۲۴۵ زن و مرد کارشناس پژوهش و توسعه در سازمان ها و صنایع خواسته شد تا پرسش نامه ی کوتاه مقیاس جهت گیری کارراهه یشاین را تکمیل کنند و سپس برای ارزیابی تعهد سازمانی و اقتدار شغلی آنان، به ترتیب، مقیاس تعهد سازمانی بالفور و وکسلر و نیز مقیاس اقتدار شغلی نیک سون مورد استفاده قرار گرفت.
نتایج پژوهش بیان گر وابستگی بالاترین میانگین ها با جهتگیریهای امنیت شغلی، خدمت، و سبک زندگی است و در روابط میان عوامل نیز، اقتدار شغلی با جهت گیریهای مدیریتی، چالش خالص، و کارآفرینی،هم بستگی معناداری را نشان می دهد؛ هم چنین،رابطه یمیان انواع تعهد سازمانی و اقتدار شغلی نیز معنادار است. در تمام جهت گیری های کارراهه، میان زنان و مردان تفاوتی معنادار وجود دارد و تنها در جهت گیری های امنیت شغلی، سبک زندگی، و خدمت، زنان میانگینی بالاتر از مردان را به دست آورده اند.
با توجه به یافته های پژوهشی، پیشنهاد شده است که برایزنان و مردان تازه استخدام شده در سازمان ها، کارراهه یی دوجانبه طراحی شود، تا افراد از همان آغاز، در مسیر دو کارراهه ی فنی و مدیریتی قرار گیرند.