چکيده
هدف محقق در اين پاياننامه شناسايي آسيبهاي بود که در ساختار سازماني (ستاد مرکزي) سازمان بازرسي کل کشور وجود داشت؛ لذا با اين تفکر و با اين هدف محقق به جاي ارائه و سنجش فرضياتي، به ارائه يک سوال اصلي و تعدادي سوالات فرعي پرداخت و در ادامه تلاش نمود تا پاسخ سوالات مطرح شده را بيابد. سوالات اصلي محقق در اين تحقيق عبارت بود از:
چه آسيبهايي در ساختار سازماني سازمان بازرسي كل كشور وجود دارد؟
جامعه آماري اين تحقيق، کارکنان ستاد مرکزي سازمان بازرسي کل کشور بودند که حدود 300 نفر را شامل ميشدند. به منظور جمعآوري دادههاي مورد نياز تحقيق، 220 پرسشنامه در ميان کارکنان توزيع شد که از اين تعداد پرسشنامه 157 پرسشنامهي قابل تحليل به دست محقق رسيد.
با توجه به موضوع پاياننامه و ضرورت وجود مدل مطلوب به منظور شناسايي آسيبها، در ابتدا با استفاده از روش مطالعه کتابخانهاي و با بررسي کتابها، مقالات و پاياننامههاي موجود، مدل مطلوب ساختار سازماني متناسب با ارگانهاي نظارتي استخراج گرديد. در ادامه با استفاده از پرسشنامه، وضعيت موجود سازمان از نظر ابعاد ساختاري مورد شناسايي و اندازهگيري قرار گرفت و نهايتا با مقايسه وضعيت موجود و مدل مطلوب، آسيبهاي موجود در ساختار سازماني (ستاد مرکزي) سازمان بازرسي کل کشور مورد شناسايي قرار گرفت.
نتايج تحقيق نشان داد که ساختار سازمان (ستاد مرکزي) سازمان بازرسي کل کشور از نظر ابعاد رسميت، استاندارد بودن و حرفهگرايي داراي آسيب جدي نميباشد اما از نظر تخصصي بودن، تمرکز در امور اجرايي و سلسله مراتب اختيارات در حد بالاتر از ميانگين قرار دارد و با توجه به مدل مطلوب براي ارگانهاي نظارتي که بيان ميدارد در ارگانهاي نظارتي اين ابعاد (تخصصي بودن، تمرکز در امور اجرايي و سلسله مراتب اختيارات) بايستي پايين باشند، ميتوان عنوان نمود که از اين نظر ساختار سازمان مذکور با آسيبهاي جدي مواجه است. مجموع ويژگيهاي مترتب بر ساختار سازماني ستاد مرکزي سازمان بازرسي مويد اين مطلب ميباشد که اين ساختار در حال حاضر به صورت يک ساختار مکانيکي درآمده است و پيامدهاي حاصل از وجود يک ساختار مکانيکي بر فعاليتها و اقدامات اين سازمان مشهود است.
واژگان کليدي: ساختار سازمان، رسميت، تمرکز، پيچيدگي، استاندارد بودن، سلسله مراتب اختيار، حرفهاي بودن.